آلبوم بداهه نوازی کمانچه به یاد استاد بهاری، درویش رضا منظمی

آلبوم «بداهه نوازی کمانچه به یاد استاد بهاری» حاصل بداهه نوازی «کمانچه» «درویش رضا منظمی» است که توسط انتشارات «آوای باربد» و در ۸ قطعه منتشر شده است.

«درویش رضا منظمی» که از شاگردان «علی‌ اصغر بهاری» است و مدتی ریاست گروه موسیقی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران را هم به عهده داشت، در مورد سبک و سیاق استادش می گوید: «مرحوم «علی‌ اصغر بهاری» یکی از استادان درجه یک موسیقی ایرانی بود. هر چه داریم از سبک و سیاق «کمانچه» کشی استاد بهاری داریم و هر کسی بخواهد بر آن اساس «کمانچه» نزند، می گویند که «کمانچه» خراب شده اند و «ویولنی» اجرا می شود. متأسفانه امروز چنین شده که دیگر کسی نمی خواهد از پیشکسوتان کمک بگیرد و یادگیری کند. همه تا چیزی یاد می گیرند، می گویند ما دیگر کل دانش کمانچه کشی هستیم و یا سازهای دیگر. من افتخار شاگردی استاد «علی‌ اصغر بهاری» را در دانشگاه داشتم، زمانی که در سال های ۱۳۵۱ ،۱۳۵۲ و ۱۳۵۳ در هنرهای زیبای دانشگاه تهران دانشجو بودم ایشان تشریف می آوردند و هفته ای یکبار من در خدمت شان بودم. البته شاگرد «حسین یاحقی» نیز بودم و افتخار شاگردی ایشان را از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۷ داشتم. کمانچه من بیشتر به او شباهت دارد ولی خب، این بار به فکر ۱۳۴۲ مرحوم «علی‌ اصغر بهاری» افتادم. در سال ۱۳۷۷ از شمال می آمدم که در امامزاده هاشم توفقی کردم. آنجا بر مزار ایشان دعایی خواندم.

بَعد قیافه جذاب و شیرین او واقعاً مرا جذب کرد. از کرج تا به خانه رسیدم قطعات ایشان را مدام بر لب زمزمه می کردم. مطالب حفظ شد و چون قبلاً هم خدمت شان کار کرده بودم، آمادگی داشتم که بتوانم بر آن اساس و آن روش یاد بدهم. به همین دلیل وقتی آمدم خانه به دخترم اشاره کردم که ضبط را بیاورد که من ذکر حال مرحوم بهاری در ذهنم هست و دلم خیلی برایش تنگ شده و می خواهم آن را ضبط کنم. ضبط را آماده کردیم و ضبط این کار هم شروع شد که به مدت ۸-۷ سال ادامه داشت.

از زمانی که منتشر شده خوشبختانه دوستداران بسیاری پیدا کرده است. فکرش را نمی‌کردم. فکر می‌کردم آن سبک کمانچه ‌کشی فراموش شده، ولی خوشبختانه هنوز خیلی‌ها هستند که باز به هویت و فرهنگ و سنت‌ احترام می‌گذارند و آن را باز می‌شناسند. این مسئله مرا خیلی خوشحال کرد و تشویقی بود برایم. مکرراً از هر نقطه‌ای در ایران، حتا بچه‌ های جوان حدود ۲۵ تا ۳۰ ساله به من تلفن میزدند و من در حیرت مانده بودم که آگاهی‌ شان چقدر خوب شده بود و به موسیقی خودشان و به سبک و سیاق کمانچه کشی گذشته توجه می‌کنند.


س: در مورد قطعات توضیح بدهید. همه نام دستگاه‌ ها و گوشه‌های موسیقی‌ ایرانی را دارند. اینها بداهه ‌نوازی خود شما هستند براساس دستگاه‌‌ ها و گوشه‌ ها یا اینکه از پیش ساخته شده‌اند؟


قطعات و پیش ‌درآمدهایی ا‌ست که خود مرحوم «علی‌ اصغر بهاری» زده است؛‌ چند آواز زدم. ما در موسیقی ایرانی ۷ دستگاه داریم و ۵ آواز. منظور از آواز این نیست که آواز بخوانند؛ این بخشی از گوشه‌های دستگاه‌های گوناگون است که خودش گوشه‌های ویژه‌ای دارد مانند «آواز بیات ترک»، «آواز افشاری»، «آواز کرد بیات» و «اصفهان». اینها ۵ آوازی هستند که در این قسمت از «کمانچه»‌ من مطرح شده است. من در قسمت اول، آوازها را زده‌ام. یعنی، اول «آواز ابوعطا» را زده‌ام، بعد «بیات اصفهان» و بعد «افشاری»، «دستگاه شور» و و دستگاه «سه ‌گاه». علاقه شدید من به «سه ‌گاه» باعث شد که من «سه ‌گاه» را بیشتر گسترش دهم. «چهار گاه»، «بیات ‌زند» و «بیات ترک» فرق نمی‌کند. بعد «شور» است که در شور بخش آوازی اشعار خودم است و از اوضاع و احوال و ارتباطات دوستانه‌ با هنرمندان که امروز دیگر فرق می‌کند و یک مقدار از آن دوستان از هم جدا شده‌ایم. در هرحال شرح حالی بود که با آن اشعار گفتیم.


قطعات و پیش‌ درآمدها همه متعلق به استاد «علی‌ اصغر بهاری» ا‌ست. البته من به سبک «حسین‌ یاحقی» کمانچه می‌زنم. ولی اینبار خودم را بکلی بردم در عالم مرحوم «علی‌ اصغر بهاری». چون او حق برگردن من دارد. سه ‌سال شاگردش بودم و درخدمت‌ اش. افتخار شاگردی‌ اش را داشتم و بجا بود که بتوانم یادی از ایشان بکنم و تمام قطعات خودش را اجرا بکنم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد