«هفت سین به روایت طهران» نام آلبومی هشت قطعه ای با آواز «محمد منتشری» مشتمل بر آثار «اسماعیل مهرتاش» است. تهیه و انتشار این آلبوم به اهتمام شرکت فرهنگی و هنری «آوای باربد» صورت گرفته و در سال ۱۳۸۷ منتشر شده است. اشعار این آلبوم از سروده های «ابوالقاسم حالت»، «غلامرضا روحانی» و «حافظ» انتخاب شده اند.
«
مظفر شفیعی» از «آواز بیداد» «
محمدرضا شجریان» در «
چهارشنبه سوری» در سبک «بیات تهران» (کوچه باغی) به عنوان یکی از نقاط برجسته این اثر یاد می کند و می گوید: «دیگر نمایشی که در تلویزیون ضبط و پخش شد «
هفت سین» نام داشت. من در این نمایش «سیب» را می خواندم و بازی می کردم. دیگران مانند «
محمد منتشری»، «رمضانی» و «داراب» همگی صداهای گرمی داشتند و بینندگان و شنوندگان را با خود به حال و هوای «نوروز در تهران قدیم» می بردند. نمایش «
هفت سین» در «استودیو میثاقیه» واقع در جاده کرج ضبط شد. گویا بعدها این استودیو تخریب و به جای آن شهرک سینمایی احداث شد.»
«محمد منتشری» با صدایی که در دهه هفتم زندگی او همچنان پرقدرت می نماید در این آلبوم به خوبی از عهده اجرای آثار برآمده است. فضای موسیقایی اثر با به کارگیری سازهایی مانند «ویولن»، «کمانچه»، «تار»، «سه تار»، «پیانو»، «تمبک»، «دف» و از همه مهمتر استفاده از «کیبورد» یادآور ترانه های تلفیقی «پاپ-سنتی» دو دهه ۶۰ و ۷۰ است. ملودی های دلنشین و متنوع «اسماعیل مهرتاش» به همراه ریتم های شناخته شده و روان و اشعار و کلام محاوره ای نوعی سادگی و صمیمیت را در شنونده تداعی می کند. به جز اینها مواردی مانند «تبلیغ میوه فروش دوره گرد برای سیب هایش»، «چانه زدن های یک مشتری با سمنو فروش»، «جار زدن فروشنده تقویم»، «فروشنده شمع»، «فروشنده تخم مرغ»، «فروشنده سبزی» و «فروشنده سکه» با آواز، احساسات نوستالژیک مخاطب را تا حدودی برمی انگیزاند. در این اثر نباید سروده های «ابوالقاسم حالت» و «غلامرضا روحانی» را نادیده گرفت. روی دوم «هفت سین به روایت طهران» دربردارنده دو آواز به سبک «بیات تهران» است، یکی در مایه تصنیف سبزی «نعناع ترخون» در «گوشه منصوری» از «دستگاه چهارگاه» است که «محمد منتشری» تکه های کلامی و محاوره ای دوره گردها را نیز ضمن خواندن به کار می برد. آواز دیگر در قطعه مستقلی به نام «آواز بیات تهران» در «مخالفت سه گاه» با شعر «حافظ» اجرا شده است. مطلع این غزل کاملاً متناسب با حال و هوای نوروز و فرا رسیدن بهار است.
صبا به خوش خبری هدهد سلیمان است که مژده طرب از گلشن صبا آورد
به کار بردن ادوات کلامی نظیر «امان امان» و «ای روزگار» و تاکیدهای خاص روی مخرج فتحه در تحریرهایی روی کلماتی مانند «آورد» در این آواز به خوبی نمایانگر سبک «بیات تهران» توسط خواننده است. در لحظاتی نیز «مکتب اصفهان» و صدای خواننده بزرگ این مکتب «
تاج اصفهانی» و حرکات خاص او تداعی می شود، از جمله بافت تحریرها و نوع خاصی از غلت تحریر روی مصوت «آ» که متعلق به «
تاج اصفهانی» بود. «سبک بیات تهران» یا «آواز کوچه باغی» اما تفاوت زیادی با «مکتب اصفهان» و دیگر شیوه های آوازی ایران زمین داشته است. «مهدی ستایشگر» در «واژه نامه موسیقی ایران زمین، جلد اول، صفحه ۱۶۵» درباره این سبک چنین نوشته است:
«بیات تهران همان اصطلاح کوچه باغی است» که در «تهران قدیم» به صورت «غزل خوانی» اجرا می شد. این سبک خاصه تهرانی ها و منسوب به طبقه مخصوصی به نام «داش مشدی ها» بوده است، (به قول مردمان دوره مشروطه کلاه نمدی ها). گاه از محله ای به محله ای دیگر برای «غزل خوانی» دعوت میشدند و در «قهوه خانه ها» پاتوق داشتند. از اشعاری که در «بیات تهران» زمزمه می شد می توان به این نمونه اشاره کرد:
منم ابرام غزل خون منم بچه تهرون
بعدها با ظهور «
فیلم فارسی» خواننده خوش آوا «
حسین خواجه امیری (ایرج)» این سبک را به سینما میآورد و موجب رواج فراوان آن میشود. هم او بعدتر با همراهی «
مرتضی احمدی» در آلبوم «گل فروش» اجرای کاملی از این نوع آواز را ارایه میکند. در همان سالها با پدید آمدن موسیقی کوچه بازاری، سبک «بیات تهران» با موسیقی عربی، استانبولی و... تلفیق میشود و خوانندگانی مانند «
نعمتا... آغاسی»، «
جواد یساری»، «
عباس قادری» و چند آوازخوان زن رگههایی از «بیات تهران» را به صدای خود اضافه میکنند. از نوع اخیر با نام «موسیقی لالهزاری» نیز یاد شده است. «بیات تهران» را همزاد خاستگاهش میدانند و امروز که «
تهران» فاصلهای بعید از نخستین سالهای انتخابش به عنوان پایتخت ایران گرفته است برای شنوندگان جوانش شیوهای غریب و نامانوس مینماید. گفتیم که «دیگر نه
تهران آن
تهران است و نه حال و هوا شباهتی به آن زمان دارد» با آدمهایی که هر یک دغدغههایی دارند از جنسی دیگر در زمانهای دیگر...
من سیب شیرین دارم ... برای هفت سین دارم
بیا بکن تماشا ... سیب آوردم آقا
زینت سفره هفت سین ... میکنه سفره رو رنگین
من سیب شیرین دارم ... برای هفت سین دارم
سیب آوردم از ارنگه ... یه پای خرم می لنگه!
سیب یکی یک چارک ... چشمات رو واکن نیست کالک
من سیب شیرین دارم ... برای هفت سین دارم
سیب مشهد، سیب خلخال، تخم لبنان دارم
باغت آباد شه الهی ... سیب شمرون دارم
من سیب شیرین دارم ... برای هفت سین دارم
سیب سرخ آوردمش نمیدمش دست چلاق
الهی سال نویی نشی گرفتار فراق
سیب دارم سیب عالی
نکن سیب رو تو دست مالی
ما سیب رو درهم میفروشیم
خوب و بد رو با هم میفروشیم
خوش بو و خوش رنگ و هم هستش معطر
هیچ جا سیب نیست به خدا از اینها بهتر
سیب رو بگیر و بو کن ... کمتر تو زیر و رو کن
من سیب شیرین دارم ... برای هفت سین دارم
چیزی نمونده چون به تحویل ... بخر ببر بچین تو زنبیل
هفت سین رو سنگین می کنه ... بساط رو رنگین می کنه
من سیب شیرین دارم ... برای هفت سین دارم
برگرفته از تارنمای آفتاب